متری شیش و نیم با بازی درخشان نوید محمدزاده
فیلمی که خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم
تا اواسط فیلم فقط با خودم زمزمه میکردم که اشتباه کردم دارم این فیلم رو میبینم. اما بعد از اضافه شدن نوید محمدزاده به ترکیب فیلم و رخ دادن اتفاقهای جدید، نسبت به دیدن فیلم علاقه و رغبت بیشتری پیدا کردم. به نظرم ابتدای فیلم اصلا جذاب و جالب نبود، بیشتر در حال آماده سازی ذهن مخاطب و توضیح دادن و هموار کردن درک فیلم برای حوادث جلوتر در فیلم بود. قسمت انتهایی فیلم با درگیر کردن احساسات مخاطب تونست خیلی مورد اقبال قرار بگیره. جوری که بعد از روشن شدن چراغ ها صدای تشویق به گوش میرسید. موضوعی که در متری شیش و نیم بهش پرداخته شده بود، موضوع تازه ای نبود، اعتیاد و حواشی و حوادث مربوط بهش. برخورد پلیس ها با معتادین و خانواده هاشون دقیقا همونی نشون داده شد که در واقعیت دیده میشه. بازی پیمان معادی تقریبا مشابه نقش آفرینیش در ابد و یک روز بود اما پریناز ایزدیار نقشی کوتاه و متفاوت داشت.
همسرجان میگفت "این فیلم بهمون فهموند که با پول حرام اگر پیش بری، نه تنها هر چیزی رو که به دست آوردی رو باید پس بدی، حتی باید چیزهای با ارزش تری مثل جونت رو هم بدی تا جبران شه". فکر میکنم اگر میشد اسم دیگه ای برای این فیلم انتخاب کرد، حتما باید از کلمه فدا شدن در ترکیبش استفاده میشد. وقتی که یکی برای لذت و شادی و آرامش عزیزانش پا تو راهی میذاره که میدونه نابود میشه، اما براش لبخند و رضایت اون ها به اون رنج می ارزه، قطعا تنها اسمی که برازنده این اتفاق هست فدا کردن و فدا شدنه!
شخصیت ناصر خاکزاد با بازی نوید محمدزاده شخصیتی عجیب بود برام. عجیبی که نه میشه دوستش داشت و نه میشه نسبت بهش تنفر داشت!
درباره این سایت